جاده‌های بی‌انتها و رانندگان قاتل…

پایگاه اطلاع رسانی خودروبرتر: شاید خاطرتان باشد که حدود 2 دهه پیش وضعیت رانندگی و مسافرکشی در ایران بدلیل کمبود خودرو با امروز تفاوت فاحشی داشت. نه نیازی به بستن کمربند بود، سرنشین های صندلی جلو دو و یا شاید 3 نفر می شد و بطور کل رانندگی ها فرق بسیارزیادی را با آنچه که امروز با رانندگی می بینیم بود.

تصادفات و جراحات و بی احتیاطی ها به نسبت امروز بسیار زیاد بود و پلیس هم مقررات پیشگیرانه و بازدارنده ای برای بهبود آن انجام نمی داد و آمار تصادفات و حوادث به جزئی از زندگی مردم تبدیل شد و نهادهای انتظامی را بر آن داشت که رفته رفته به فکر اقدامات مهم بازدارنده در حوزه رانندگی صورت دهد.

از آن زمان تاکنون حدود 2 دهه می گذرد امروز وضعیت رانندگی بطور کل با آن روزها فرق کرده است، بیشتر مردم می دانند ظرفیت هر خودرو به چه میزان است و رفتار خود را با خودرو خود تطبیق می دهند.

اما وقتی خبر حولناک و غم انگیز تصادف اتوبوس حامل سربازان با 57 مسافر را که عامل اصلی به کام مرگ کشیده شدن چندین سرباز وطن شده بود، به یکی از مهمترین خبرهای روز تبدیل شد، می فهمیم که هنوز رگه هایی از آن رانندگی های پرخطر و بد فرهنگانه در ایران وجود دارد.

راننده ای خودخواه که برای کسب اندک سود بیشتر از مسافران 17 نفر بیشتر از ظرفیت معمول سوار کرده است، خواب آلوده پشت فرمان می نشیند، به تذکرات پلیس توجه نمی کند و چندین و چند حرکت خطرآمیز مانند آن که حادثه ای را به وسعت داغدار کردن چند خانواده و غمگین کردن چند میلیون ایرانی پدید آورد.

وقتی یک راننده بی احتیاط و بی فرهنگ براحتی می تواند هرجور که دوست دارد رفتار کند و گوشه چشمی هم به قوانین نداشته باشد آنوقت چه انتظاری می توان داشت که راهنمایی و رانندگی با افزایش جریمه به بازدارندگی بپردازد؟ چه فرقی می کند راننده بی احتیاط سوار پراید، ولوو و هر خودروی دیگری  باشد. او کسی است که نمی تواند قانون را رعایت کند.

در کشور ما بارها و بارها به خودروهای داخلی و تقصیر آنان در مساله تصادفات انگشت های اتهام وارد شده است؛ به راه های کشور هم همینطور؛ اما آیا زمان آن نشده که به موضوع اشتباهات انسانی بصورت ویژه تری بپردازیم؟

خطاهایی که عوامل مختلفی دارد و می تواند بر اثر وجود شخصیت های بد پرورش یافته،بی احتیاطی، عدم توانایی کافی و … باشد. ووقتی به این موضوعات فکر می کنمی سوالاتی بسیار زیاد در اذهان پرسشگر پدید می آید. ما چه کرده ایم که در این عامل موفق باشیم؟ چرا همیشه منتظر فرهنگ سازی هستیم و چار قانون را رعایت نمی کنیم؟

البته خود این سوالات هم از گستردگی بالایی برخوردار است و نمی توان ساده به آن پاسخ داد ولی حداقل این است که می توان با اندیشیدن به آن هرکس به اندازه خود در این مسائل تاثیر گذار باشد.تا بتوانیم جامعه ای را داشته باشیم که آمار تصادفات آن بر اساس اشتباهات انسانی را به پائین ترین میزان ممکن برسانیم.

خودروهایی که به واقع تکنولوژی آن ها برای 2 دهه پیش است و انتقادات بر کیفیت آن ها پر بیراه نبوده و با وجود و عده وعیدهای فراوان سازندگان آن بواسطه شرایطی که در دهه گذشته بر صنعت کشور استوار شد نشد که به نسبت محصولات مشابه خارجی اعتماد مصرف کنندگان را برآورده کند.

635681397980807989

هرچند این انتقاد هم می تواند ابعاد گسترده تری از نقد عامیانه ای داشته باشد و شاید عوامل دیگری در بخش های اقتصادی و حتی سیاسی در آن تاثیر گذار باشد اما اینکه خودرو یکی از مهمترین عوامل تصادفات است شکی نیست و این مساله در حال حاضر بسیاری از مردم راه همراه خود کرده است.

انتقادی که شاید منجر به پاک شدن صورت مساله شده است و عوامل دیگر را به حاشیه رانده است. مسائلی که نمی تون براحتی از کنارش گذر کرد و نهادها و سازمان های درگیر مساله تصادفات نیز آنگونه که باید کاری برای بهبود آن نمی کنند.

راننده بی احتیاط! عاملی که برایش فرق نمی کند خودرو چه باشد؛ پیکان پراید، پورشه، بنز برای راننده ای که برای هیجان سواری می کند تفاوتی ندارد. دور از ذهن نیست که او را حتی قاتلی بالقوه دانست که با سرعت فراوان به سمت مرگ روانه می شود دانست.

اینکه راننده ای بداند هر خودرو برای چه سرعت و کیفیتی باید مورد استفاده قرار بگیرد نکته ای است که شاید خیلی از رانندگان از آن غافل اند. از اینکه شاید تکنولوژی و یا ایمنی خودروها می تواند از آسیب های وارده در تصادفات بکاهد نمی توان براحتی عبور کرد. اما در برخی از تصادفاتی که بعضاً تصویر آنها در رسانه ها منتشر می شود، آنقدر بی احتیاطی یک راننده محرز است که دیگر فرقی نمی کند او راننده پراید بوده است یا هر خودرو خارجی با کیفیت و لوکس.

بد نیست گفته شود که رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در سخنانی گفته بود بر اساس بررسی های به عمل آمده در 80 درصد از تصادفات رانندگی مقصر حادثه خود راننده بود است و ریشه آن در مشکلات سلامت روان فرد است و او توجه به این عامل را یکی از عوامل مهم در کاهش تصادفات و تلفات رانندگی دانست.

حال با همه این گفته ها آیا نمی توان از این تعداد بالای تصادفات کاست؟ شاید یکی از آفاتی که امروزه دامن گیر ما ایرانی ها شده است این است که همه ما منتظر کس دیگری برای بهبود وضعیت خویش هستیم و از نقش خود به عنوان یک عنصر موثر در جامعه ناآگاه هستیم.

بیایید کمی هم به این فکر کنیم که ما چقدر در آمار بسیار بالای تصادفات مقصر بوده ایم و سهم هرکدام از ما در این آمار چه قدر است. قطعاً با اندکی تفکر و احتیاط هر فرد بنا بر  توانایی خود می تواند قدمی در این راه بردارد تا دیگر شاهد تصادف منجر به از فوت هیچ یک از هم وطنان خود نباشیم؛ آرزویی که خیلی دور است اما محال نیست.

بیشتر بخوانید
نظرت رو بگو

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.