اضافه شدن مشکل جدیدی بر فرهنگ بد رانندگی

پایگاه اطلاع رسانی خودروبرتر: با خودمان که تعارف نداریم! همگی به وجود مشکلات بیشمار در فرهنگ رانندگی کشور واقفیم. از پارک در معابر غیر مجاز گرفته تا انواع حرکات نمایشی و مسابقات خیابانی یا پرتاب زباله و سیگار روشن از ماشین و دنده عقب رفتن در اتوبان و ده ها مورد ناراحت کننده ی دیگر که هر روز مشاهده میشوند و اگر بخواهیم تک تک نام ببریم چند خط دیگر از این متن را سیاه خواهند نمود. ولی خبر خوب اینجاست که علیرغم افزایش روز افزون تعداد رانندگان، این فقر فرهنگی هرچند بشکلی آهسته اما کاملاً محسوس، رو به اصلاح است.

امروزه بر خلاف 10 ، 15 سال قبل، اکثریت افراد لایی کشیدن را کاری با کلاس نمی دانند و  همیشه این کار را در خیابان منع می کرده؛ یا بلند کردن صدای ضبط آنهم در ترافیک، دیگر نشانه ی ثروت و تمدن نیست! اگر هم امروزه کسی این اشتباهات را انجام میدهد معمولاً برای دل خودش است و نه تصور تبدیل شدن به یک کاراکتر جذاب هالیوودی با اتومبیل تندرو و موزیک متن بلند! یا مثلاً برای ما قدیمی ترها که حتی نشستن دو نفر روی صندلی راننده را از نزدیک دیده ایم، جای امیدواری است که امروزه حتی صندلی شاگرد نیز تک سرنشین شده است. به تازگی هم که بحث حرکت بین خطوط داغ شده و درصد زیادی سعی میکنند این مسئله را رعایت نمایند. خلاصه به نظر میرسد با این روند در آینده ی دور یا نزدیک فرهنگ خودرویی کشور تا حد زیادی بهبود خواهد یافت.
اما متاسفانه یک خبر بد هم داریم! با فراگیر شدن برخی آپشن ها روی اتومبیل های جدید، یک سری اشتباهات جدید هم در خیابان ها مشاهده میشوند. مثلاً بارها دیده ایم که خانمی روی صندلی شاگرد نشسته و کودک خردسالش را به محل خروج کیسه هوا تکیه داده است (در برخی اتومبیل ها کلید جداگانه ای برای خاموش کردن ایربگ شاگرد وجود ندارد) و یا برخی تصور میکنند بدلیل وجود ایربگ میتوانیم کمربندمان را دور از چشمان پلیس باز کنیم و از بابت امنیت خیالمان راحت باشد؛ در صورتیکه لزوم بستن کمربند ایمنی دراتومبیل های مجهز به کیسه ی هوا حتی بیش از خودرهای فاقد این آپشن است!

اما موردی که جدیداً و با افزایش اتومبیل های سانروف دار بسیار شایع شده و قصد داریم به آن بپردازیم، قضیه ایستادن کودکان در اتومبیل و خارج کردن سر از سقف خودرو است! کاری کاملاً اشتباه و خطرناک که در صورت بروز تصادف از هر سمت و یا واژگونی اتومبیل میتواند عواقب جبران ناپذیری بدنبال داشته باشد. جای تعجب است که چرا والدین با علم بر اینکه تمامی سرنشینان میبایست روی صندلی خود (بچه ها ترجیحاً صندلی عقبی) نشسته و از کمربند ایمنی استفاده نمایند در برابر این درخواست کودکانه تسلیم شده و اصطلاحاً عقلشان را دست بچه شان میدهند! جالبتر اینکه این مورد در بسیاری از خانواده های متمدن و متمول و تحصیلکرده نیز دیده میشود. کافی است یک بار با سرعت 60 کیلومتر بصورت اتفاقی دستتان با یک شاخه ی نازک برخورد کند (تازه بیرون بودن دست هم خودش اشتباه دیگری است!) تا متوجه بشوید که یک بی احتیاطی ساده در همین سرعت معمولی ممکن است چه بلایی سر چشم یا پوست لطیف فرزندانمان بیاورد؛ حالا تصادفات که جای خود را دارند. در واقع سوال اینجاست که بچه ای که نه تنها کمربندش را نبسته بلکه حتی در حالت ایستاده قرار دارد چطور میخواهد در هنگام بروز حادثه جلوی برخورد سر، گردن و یا قفسه سینه با لبه های سانروف را بگیرد؟ البته شاید بگوئید ما در این مواقع با سرعت پایین حرکت میکنیم ولی اگر شخصی با سرعت بالا، از عقب به شما برخورد کرد، چه چیزی مانع آسیب به مهره های گردن فرزند دلبندتان خواهد شد؟
مطمئن باشید وقتی کودک ما بزرگتر شد علت سخت گیری امروزمان را درک میکند اما اگر خدای ناکرده آسیبی ببیند هرگز ما را نخواهد بخشید.
به امید اینکه با کمک مسئولین و رسانه ها و همیاری تک تک مردم شریف ایران زمین، روند رو به رشد فرهنگ رانندگی در کشور تسریع گردد.

بیشتر بخوانید
نظرت رو بگو

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.